بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
همه میدانند که کار خوب خوب است و باید انجام داد, و کار بد بد است و نباید انجام داد. و لی تعجب نکید که گاهی کار خوب بد است, و کار بد خوب است. چگونه؟
همه چیز ظاهر و باطن دارد. عمل و کار ها هم ظاهر و باطن دارد. بنابر این گاهی یک کار ظاهرش خوب است و لی باطنش بد است. مثل کاری که ریاکارانه انجام می شود. این یک مثال است که در واقع کار خوبی که ریاکارانه انجام می شود کار بد است, نه کار خوب. ولی اشتباه نکنید, در باره ریا کاری نمی خواهم بحث بکنم, بلکه در باره عجب است.
عجب چیست؟ عجب یعنی مغرور بودن شخصی به خاطر کارهایی که خود انجام می دهد. امام علی (ع) فرمودند: " کار بدی که تو را ناراحت می کند بهتر است از کار خوبی که تو را مغرور می سازد."(۱) بنابر این کاربد که او انجام می دهد ولی پشیمان می شود بهتر از کار خوبی که با عجب انجام می دهد.
در واقع منظورم این است که کار بد همیشه بد است و کار خوب همیشه خوب است. جمله "کار بد بهتر از کارخوب است" قید دارد, که معنای جمله این است که "کار بد که از آن بدمان می آید بهتر از کار خوبی که با تعجب انجام می دهیم". باید دانست که "پشیمان شدن از کار بد" کار خوبی است, و "انجام دادن کار خوب با تعجب" بد است. پس اول بهتر از دوم است, یعنی کار خوب بهتر از کار بد است.
در باره عجب و مغرور بودن حادثه واقعی در زمان امام هشتم (ع) رخ افتاده است که امام (ع) مردی را صدا زدند و فرمودند: "شما امشب نزدمان بمان!" آن مرد دعوت را قبول کرد و خوشحال شد. امام (ع) حجره ای برایش آماده کرده سپس آن مرد توی حجره نشست. مرد گمان کرد که او نزد امام (ع) دارای امتیازی است که به همان خاطر امام (ع) او را دعوت کرد تا یک شب در خانه آن حضرت بماند. نا گهان صدای قدم امام (ع) به گوشش رسید و امام (ع) آمد و فرمودند: "ای فلان, دعوت ما نباید شما را مغرور کند."
_______________________
۱. نهج البلاعه, حکمت: ۴۶.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اشتراک